گزارشه یه روز خوبه بهاری (پنجاه بدر)!
این جمعه رو تصمیم گرفتیم واسه نهار بریم یه جای سرسبز،یه جای خوبم پیدا کردیم، می تونید ببینید...
همین که نهار از گلومون پایین رفت یهویی آسمون شروع به سروصدا کرد و بارون به شدت بارید، مام که زیره بارون ... مونده بودیم جمع کنیم بریم یا بمونیم تا بارون بند بیاد!
زیر اندازم نتونس جلوی خیس شدنمونو بگیره منم کم کم داشت صدام درمیومد، یکی یکی پا به فرار گذاشتیم، اول دایی مهدی کرییر منو که حسابی خیس شده بود ورداشتو رفت سمت ماشین...
بعد مام سریع جمع کردیمو رفتیم...
همین که اومدیم سمت شهر دیدیم شهر اصلاً بارون نیومده واسه همینم دوباره رفتیم یه جای خوب یه ساعتی نشستیم (تپه چغا) :-)
بهاره دیگه، کاریش نمیشه کرد :-)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی